در یکی دو سال اخیر در برخی از شبکه های اجتماعی، و به طور خاص اینستاگرام، می بینیم که برخی از زنان در معرفی خود علاه بر آنکه به علایق، هنر و حرفه شان اشاره دارند «مادری» را نیز به شکل برجسته ای قید می کنند. بدون تردید انگیزه زنان از اعلام مادر بودنِ خود بر حسب وضعیت اقتصادی و اجتماعی آنان یعنی میزان تحصیلات، نوع شغل و سطح درآمدشان می تواند متفاوت باشد. برای مثال هدف گروهی از زنان، پیام به مردانی است که از طریق شبکه های اجتماعی در جستجوی ارتباط اند. قصد آنان دور کردن مردان مزاحم از خود است. بررسی های اولیه ام نشان می دهد که اینان در اقلیت اند به ویژه اگر توجه کنیم که بیشتر زنانی که در معرفی خود به مادر بودن اشاره می کنند، حداقل طبق آنچه که از صفحاتشان برداشت می شود، سعی می کنند زنانی معمولی نباشند و تلاش می کنند تا خود را متفاوت، و به تعبیری روشنفکر و امروزی نشان دهند. نقش مادری و مادری کردن، در سال های اخیر یکی از مباحث مهم رشته های مختلف علوم انسانی شده است. یکی از دلایل اهمیت یافتن این موضوع، تبدیل مادری از امری اجباری به امری انتخابی است. در واقع بر خلاف جامعه سنتی که افراد فقط مجری هنجارهایی از پیش موجوداند در دوران جدید اما، مادر بودن تبدیل به یک تصمیم و یک انتخاب می شود. به تعبیر دیگر، زنان با توجه به شرایط و موقعیت خود درگیر این سوال چالش برانگیز می شوند که آیا علاقه، توان و امکان مادر شدن را دارند یا خیر؟ سوالی که حتی قبل تر درباره پدیده ازدواج هم می تواند طرح شود. در دنیای امروز برخی تصمیم می گیرند که با توجه به شرایط خود، از تجربه مادری صرف نظر کنند و در زندگی شان به سراغ تجارب دیگری بروند. انتخاب، خود دلیلی جهت برجسته کردن نقش مادری در صفحات شبکه های اجتماعی است. به نظر می رسد که برداشت جدیدی از مادری در حال شکل گیری است، یعنی برخی از زنان تلاش می کنند تا برداشتی مدرن از مادری خلق کنند تا به این طریق فاصله خود را از تعاریف سنتی و رایج جامعه نشان دهند. در این برداشت جدید، مادری به عمد در کنار کلماتی مانند نقاشی، عکاسی، سفر و طبیعت گردی، روزنامه نگاری، کوهنوردی، ترجمه، شعر قرار داده می شود تا تأکید شود که جایگاهی انتخاب شده، و نه تحمیلی، و یا رفتاری برآمده از سنت نیست. به علاوه، در اینجا هویتی مدرن از مادری ساخته و پرداخته می شود: من با افتخار، انتخاب کرده ام که یک مادر باشم.جنبه دیگری از موضوع، اعتراض به وضع موجود و به طور خاص نابرابری های اجتماعی و نابرابری های جنسیتی است. امروزه مادری کردن یک شغل تمام وقت 24/7 محسوب می شود: بیست و چهار ساعت در هفت روز هفته! بسیاری از زنانی که مادر شدن را انتخاب می کنند به ناچار سایر فعالیت های خود را محدود می کنند. در عصری که فارغ از جنسیت، زن و مرد اشتیاق فراوانی برای پیشرفت و ارتقاء موقعیت اجتماعی خود دارند تصمیم برای مادر شدن انتخابی سخت می شود. این انتخاب سخت باید جایی نشان داده شود به ویژه وقتی که زنان احساس کنند که جامعه و خانواده علاقه ای ندارد تا این شغل تمام وقت و دشواری های آنرا ببیند و یا درک کنند. «نادیده انگاری جامعه» یکی از دلایل قرار دادن نقش مادری در مقابل چشمان همه است: من یک مادر هستم و مسئولیت سختی بر دوشم دارم و علیرغم این مسئولیت های سخت دارم فعالیت های دیگرم را هم انجام می دهم.بدون تردید دلایل و انگیزه های دیگری نیز در این موضوع نقش دارند. ولی در این خصوص چند پرسش مطرح است: نخست اینکه، آیا اصرار بر نقش مادری، تداوم و بازتولید همان کلیشه های جامعه سنتی درباره مادری نیست؟ اینکه زن تا مادر نشود پخته نمی شود.دوم، وابسته کردن هویت خود به هویت دیگری، یعنی فرزند، چقدر در جهان جدید توجیه پذیر است؟ در جامعه سنتی مادران تمام زندگی شان را وقف فرزندان شان می کردند، آنان در فرزندان شان استحاله می شدند به شکلی که در مواردی پس از بزرگ شدن و رفتن فرزندان، احساس خلاء شدیدی به سراغ شان می آمد. برخی از آنان حتی از همسر خود نیز جدا می شدند چون دیگر هیچ بهانه یا فلسفه ای برای با هم بودن نمی یافتند. سوم آنکه، پس از انقلاب 57 ، هم اعضای جنبش زنان که مدافع جهان مدرن بودند و هم نهادهای رسمی جمهوری اسلامی که مدافع جهان سنت-بنیاد بودند تلاش کردند تا نمودهای زنانگی را به حاشیه ببرند. آیا می توان گفت که برجسته کردن نقش مادری، احیاء زنانگی در برداشتی جدید است؟منبع: فردین علیخواه|جامعه شنا